شیهه و نعره بر سنګ زدم آب دردش آمد
شعله بر آتش زدم خاک فریاد بر آورد
نان نامش را نخواست
پدر ګفت نسخه ام پیچیده شد
من درد دارم
ګفتم دردت کو؟
گفت دردم بی درمان
مادر نانش پس ګرفت
من اسطوره شدم و درد